در این دنیای بس شلوغ و پر ازدحام، عروج یک دوست چنان فضای خالی عمیق و سترگی ایجاد می کند که هیچ چیز به جز گستردگی و عمق ابدیت نمی تواند جای خالی اش را پر کند
خانواده محترم حلاجیان
همسفر در راه ماند..زندگی سخت است…لیک..در سفر باید بود… در غم از دست دادن عزیزان به سوگ نشستن صبری می خواهد عظیم و هر از گاه در گذر زمان ، در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی ، جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی ، آغازی بی پایان را می سراید . اندوه مان در غم از دست دادن آن عزیز بزرگوار درواژه ها نمی گنجد تنها می توانیم از خداوند برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم اما تنها نكته اي كه باعث فروكش كردن اين غم ثقيل مي شود و به بازماندگان توان تحمل مي دهد همدردي دوستان و آشنايان مي باشد.
سختی راه می نماید که بایستی تنها رفتصبری باید تا آرامشی زاید
بازآی که تا به خود نیازم بینی بیداری شب های درازم بینی نی نی غلطم که خود فراق تو مرا کی زنده رها کند که بازم بینی؟
هر روز دلم در غم تو زارتر است وز من دل بی رحم تو بیزارتر است بگذاشتیم، غم تو نگذاشت مرا حقا که غمت از تو وفادارتر است
بر من در وصل بسته میدارد دوست دل را به عنا شکسته میدارد دوست زین پس من و دلشکستگی بر در او چون دوست دل شکسته میدارد دوست
خود ممکن آن نیست که بردارم دل آن به که به سودای تو بسپارم دل گر من به غم عشق تو نسپارم دل دل را چه کنم؟ بهر چه می دارم دل
سعیدخسروي دکترداروسازودبیربازنشسته زیست شناسی هستم، که امروز درکناررب النوع رافت وشفقت ومهربانی روزگارمی گذرانم.آن عزیزی که نهال مهرومحبتش همچنان درفضای زندگیم گل افشانی وعطرافشانی می کند
**عزيزان برداشت ازوبلاگ باذکرماخذ آزاد می باشد**